بازیکن با استعداد چه کسی است ؟
فرد یا بازیکن با استعداد در فوتبال بازیکنی است که در گروه سنی خود از تکنیک و قابلیت های فوتبالی، بالاتر از حد متوسط را داشته باشد و سطوح جسمانی و پیکره بندی فیزیکی و حتی ذهنی روانی لازم برای عملکرد مناسب در فوتبال را داشته باشد.
استعدادیابی در فوتبال یعنی چه ؟
عملی که با آن می توان کودکان و نوجوانان را به شرکت در بازی فوتبال تشویق کرد تا با انجام تست ها و پارامترهای در نظر گرفته شده و گرفتن نمره قبولی، شانس موفقیت را در رشته فوتبال داشته باشند، این پارامترها طوری طراحی شده اند که ظرفیت اجرایی فرد را بر اساس بلوغ،آمادگی جسمانی و سابقه ژنیتیکی پیش بینی می کنند .
استعدادیابی در فوتبال می تواند به بازیکنان علاقه مند به این رشته پر طرفدار کمک کند، اعتماد به نفس زیادی را کسب کنند و با معرفی به تیم های خوب ، زیر نظر مربیان و کادر فنی خوب سریع تر پیشرفت کنند.
البته استعدادیابی معایب خود را دارد، اینکه برای پیدا کردن تعداد اندکی بازیکن با استعداد باید تعداد زیادی بازیکن مورد تست قرار بگیرند( مثلا در تست گیری یک تیم ۱۰۰۰ نفر شرکت می کنند ولی مربی فقط می تواند انگشت شمار بازیکن انتخاب کند.) مربی همیشه باید توجه ویژه و یکسانی به تمام بازیکنان داشته باشد و ممکن است استعدادی در این میان از چشم مربی دور بماند و یا بازیکنی در تست بسیار خوب باشد و بعد مدتی افت کند. پس نمی توان امروز استعدادیابی کرد و در آینده همین امروز را از بازیکن انتظار داشت.
استعدادیابی سخت، پرهزینه و وقت گیر است، چرا می گوییم سخت و پرهزینه، زیرا انتخاب بازیکن مورد انتظار ممکن است راحت باشد ولی بعد از هزینه برای بازیکن معلوم نیست در آینده بازیکن چه تغییراتی داشته باشد، مثلا بازیکنی تکنیکی و ریز نقش است ولی چون قوای جسمانی لازم را ندارد انتخاب نمی شود و بعدا و با گذشت چند سال می بینید که به یک باره بازیکن عضلانی شده است، و یا همین برعکس می شود، شما این بازیکن را انتخاب می کنید چون انتظار دارید در آینده آمادگی جسمانی لازم را بدست بیاورد ولی هیچ تغییری نمی کند. پس قبول کنیم که انتخاب برای تیم و کادر در تست ها بسیار سخت است و یک انتخاب اشتباه می تواند هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد.
افراد به خصوص کودکان و نوجوانان در طول زمان تغییر می کنند، در کودکی مهارت ها را بهتر از همسالان انجام می دهد در بزرگسالی برعکس ،در کودکی از نظر جسمانی ضعیف است اما یکدفعه عضلانی می شود از نظر فراگیری کند است یکباره عوض می شود و بر عکس،هم صادق است .
استعدادیابی در فوتبال چگونه است ؟
خب حالا به این سوال می رسیم که با مزیت ها و معایب که استعدادیابی داشت، استعدادیابی در فوتبال چگونه است، خب همانطور که گفتیم استعداد در ورزش فوتبال ماهیت ثابتی ندارد و پویا است، پس فرد یا مربی که تست استعداد را از بازیکنان می گیرد باید بتواند آینده بازیکن را نیز ارزیابی کند، چون می بینیم که بازیکن از ۱۲ سالگی در رده های سنی تیم ملی حضور داشته ولی در ۱۸ سالگی به یک باره از تیم ملی خط می خورد.
استعدادیابی در فوتبال را هر کسی نمی تواند انجام دهد، چون مثلا اگر والدین بازیکن را در نظر بگیریم وقتی انجام حرکات با توپ بین مانع ها و یا حرکات فری استایل با توپ را انجام می دهند فکر می کنند که فرزندشان استعداد کافی را در فوتبال دارد پس سعی می کنند تا جایی که می توانند از نظر مالی و غیره فرزندشان را حمایت کنند، ولی در زمین فوتبال مانع و جود ندارد و یا اجازه حرکات تکنیکی به راحتی داده نمی شود، اصلا فوتبال حرفه ای با بازی در کوچه و خیابان متفاوت است.
از طرفی می تواند این مسئله برعکس رخ بدهد مثلا فردی استعداد کافی را دارد ولی والدین او حمایت لازم را انجام نمی دهند و با گفتن این که فوتبالیست شدن کار تو نیست از بین ۱۰۰۰ نفر ۱ نفر فوتبالیست می شود اصلا اگر می خواهی فوتبالیست شوی باید پول داشته باشی، این کار والدین باعث می شود یک استعداد بسوزد. پس والدین به راحتی بر موفقیت یا شکست بازیکن کودک خود اثر می گذارند و در خصوص توانایی فعلی یا آتی او تصمیم نادرست می گیرند.
ما قبلا درباره ارزیابی بازیکنان فوتبال صحبت کرده ایم از آنجا که همین شاخص ها یعنی آمادگی جسمانی، شوت و کنترل و دریبل، تصمیم گیری، پیش بینی و مهارت ادراکی، وضعیت روانی در تعیین بازیکن با استعداد نقش دارد پیشنهاد می کنم این مطلب را بخوانید.
پنج عامل تکنیکی، تاکتیکی، جسمانی، شیوه زندگی و روانی را به عنوان عوامل استعدادیابی در بازیکنان فوتبال می توان معرفی کرد.از سرعت به عنوان یک کیفیت و فاکتور مهم که موجب تمایز بازیکنان بزرگ از بازیکنان خوب می شود می توان نام برد و اگر بازیکنی فاقد سرعت باشد، بهتر است این بازیکن دارای تکنیک فوق العاده و استثنایی در پاس دادن، دریافت کردن و دریبل کردن توپ باشد.
بازیکنان با استعداد و قدرت روانی بالاف دارای مسئولیت پذیری، تعهد و اعتماد به نفس بیشتری هستند و از افسردگی کمتری برخوردار هستند.
در هلند برای استعدادیابی در فوتبال ویژگی های تکنیک و سرعت، هوش و زیرکی و شخصیت را در نظر می گیرند است. در یک تحقیق با عنوان دانش مربیگری برای شناسایی استعداد های فوتبال فهمیدند که شاخص های فیژیولوژیک، تکنیک، روانشناسی و کیفیت بازی، شاخص های مهم و مناسبی برای انتخاب بازیکنان فوتبال است.
از شاخص فیزیولوژیک سرعت دویدن، از شاخص تکنیکی کنترل توپ و از شاخص روانشناسی میل به پیروزی برای جداکردن بازیکنان فوتبال از بازیکنانی که استعداد کمتری دارند مناسب می دانند.
شاخص مهارت و تکنیک انفرادی که شامل منظور از این شاخص انجام حرکات ظریف و تخصصی فوتبال است، مهمترین معیار قابل توجه جهت استعدادیابی در فوتبال از نظر مدرسان ایرانی کنفدراسیون فوتبال آسیا(AFC) است. با این حال باید توجه کنیم که اگر به دنبال این هستید استعدادی را در فوتبال کشف کنید و به تیم های خوب معرفی کنید و خود شما اگر به عنوان بازیکن می خواهید استعداد خود را پیدا کرده و در مسیر فوتبالیست شدن حرکت کنید به تمام فاکتورها توجه کنید.
محاسن استعدادیابی
مدت زمان رسیدن به اوج اجرای بهینه توسط بازیکنان را کاهش می دهد. صرفه جویی در کار وانرژی مربیان، باید توجه داشت بازیکنانی که دارای توانایی های بالاتری هستند، موجب افزایش کارآیی برنامه های تمرینی مربی می شوند. باعث افزایش اعتماد به نفس دربازیکنان می شود، چراکه عملکرد بازیکن نخبه در مقایسه با بازیکنان هم سن به طور قابل توجهی بالاتر است پس در نتیجه اعتماد به نفس بازیکنان مستعد بالاتر می رود. پتانسیل بالای بازیکنان نخبه، سیرپیشرفت در تمرینات را بدنبال خواهد داشت و کادر فنی با انگیزه ی بیشتری کار را دنبال خواهند کرد. باید به این نکته توجه داشت که مقایسه استعداد کودک با سایر گروه ها، دوستان و اعضای خانواده می تواند به یک ایده بزرگ نما درباره استعداد او منجر شود. درست است که استعداد باید با عملکرد(اجرا) یا ویژگی های گروه های بزرگ مقایسه شود اما این کار باید از طریق ارزیابی عملکرد توسط یکسری آزمون ها یا شاخص های استاندارد که قبلا در سطح بین المللی انجام شده اند، صورت گیرد.
آشنایی با انواع سن در استعدادیابی:
سن مرفولوژیکی:
سن مرفولوژیکی (سن ریخت شناسی یا ظاهری) به ما کمک می کند تا توضیح دهیم چرا برخی از کودکان مهارت ها و توانایی های حرکتی خود را سریع تر یا کندتر از دیگران توسعه می دهند. اگرچه بیشتر کودکان در رشد، الگوهای مشابهی را دنبال می کنند اما تفاوت های زیادی نیز در این زمینه وجود دارد. برای مثال شرایط آب و هوایی (آب و هوای کوهستانی در برابر آب و هوای هموار و مسطح) و محیط زندگی (شهری در برابر روستایی) به طور چشمگیری در روند رشد و تکامل کودکان و نوجوانان تاثیرگذار است.همزمان با پیشرفت سن به سمت بلوغ آمادگی رقابت در رشته های ورزشی برای نوجوانان نسبت به گروه همسال تغییر می کند; وجود تفاوت های قابل توجه در سن رشد جهش رشدی بدین معناست که برنامه های ورزشی جدید اگر براساس سن خاصی برنامه ریزی شوند ممکن است برخی از افراد شرکت کننده به واسطه بلوغ دیررس متضرر شوند. در دوره کودکی هم پسران و هم دختران توان بالقوه توسعه قدرت و افزایش توانایی انجام مهارت های حرکتی پیش از بلوغ دارا هستند. در دوره بلوغ، پسران نسبت به دختران قدرت بیشتر و افزایش بیشتری در اجرا و استقامت از خود نشان می دهند. نکته: سومین مرحله در سن مرفولوژیکی (18-16 سالگی) از نقطه نظر رشد و تکامل بیشترین اهمیت را داراست.
سن بیولوژیکی:
به پیشرفت و تکامل عملکردی (فیزیولوژیکی) اندام ها و دستگاه های بدن اطلاق می شود. هنگام انتخاب و طبقه بندی ورزشکاران لازم است که سن بیولوژیکی آنان نیز در نظر گرفته شود . اگر روش طبقه بندی در ورزش فقط براساس سن تقویمی انجام گیرد اغلب به قضاوت و تشخیص اشتباه ، ارزیابی ناقص و نیز تصمیم گیری ضعیف و نامناسب منجر می شود .
سن ورزشی:
به دلیل مشکلاتی که در برآورد و ارزیابی دقیق و کامل سن بیولوژیکی (زیستی) و سن ریخت شناسی یا ظاهری (مرفولوژیکی) وجود دارد، آنها را غالبا به صورت ذهنی مشخص و برآورد می کنند. سن ورزشی به ویژه حداقل سن و سن برگزیده (مناسب ترین سن) برای شرکت در مسابقات بزرگ و رقابت های رده بزرگسالان سطح بالا، کاربرد مهمی در طرح ریزی برنامه های تمرین درازمدت دارد. لازم به ذکر است: از لحاظ روان شناسی، تغییرات عزت نفس در طی دوره رشد کودک اهمیت بسزایی دارد. مشخص شده شرکت در فعالیت های ورزشی در سن 12 سالگی به اوج خود می رسد و تجربیات کسب شده در اوایل زندگی می تواند در نگرش کودک به سمت ورزش و فعالیت جسمانی تعیین کننده باشد. برخلاف باور عموم، شرکت در ورزش های سازمان یافته (قانونمند) همیشه سودمند نیست و می تواند از لحاظ روابط انسانی و ورزش اثرمنفی داشته باشد.

روش های استعدادیابی:
بطور کلی دو روش اصلی انتخاب و شناسایی ورزشکاران مستعد وجود دارد:
روش طبیعی یا غیرمنظم :
روشی معمول است و راه طبیعی پیشرفت ورزشکار در یک رشته ورزشی است. فرض بر این است که ورزشکار در نتیجه تاثیرات موضعی و مقطعی به یک رشته ورزشی روی می آورد. با این حال ، پیشرفت تدریجی در اجراهای ورزشی ورزشکاران که به وسیله انتخاب طبیعی برگزیده شده اند، به مستعد بودن یا نبودن این ورزشکاران در رشته ورزشی که برگزیده شده اند ، بستگی دارد. با توجه به این مطالب ، اغلب اتفاق می افتد که پیشرفت و تکامل اجراهای ورزشی ورزشکار اکثرا به دلیل انتخاب نادرست رشته ورزشی ، بسیار کند انجام می شود.
روش علمی یا منظم :
در این روش با انجام آزمون ها و آزمایش های علمی توسط متخصصان و کارشناسان علوم ورزشی ، افراد با استعداد به طور علمی شناسایی و به سمت رشته ورزشی مناسب راهنمایی می شوند. کسانی که به طور علمی انتخاب می شوند در مقایسه با ورزشکارانی که از طریق روش طبیعی انتخاب می گردند، برای رسیدن به اجراهای ورزشی بهینه و ماهرانه به زمان کمتری نیاز دارند. در رشته هایی که قد و وزن امتیاز محسوب می گردد (مانند: بسکتبال، والیبال، فوتبال، قایقرانی، پرتاب ها و غیره) انتخاب به روش علمی باید دقیقا مورد توجه قرار گیرد. به همین ترتیب، این امر در مورد رشته هایی که سرعت ، زمان عکس العمل ، سازگاری و قدرت تعیین کننده هستند نیز صدق می کند (مانند: دوهای سریع، جودو و هاکی، پرش ها و غیره). به کمک متخصصان و کارشناسان علوم ورزشی، چنین توانایی هایی کشف و آشکار می شوند. در نتیجه آزمون ها و آزمایشات علمی، انتخاب می شوند یا به سمت رشته ورزشی که مستعد آن هستند راهنمایی می گردند.
مراحل استعدادیابی
شناسایی استعدادها در طول چندین سال و طی سه مرحله صورت می گیرد.
مرحله اول استعدادیابی:
در بیشتر رشته های ورزشی در سنین 3 تا 8 سالگی انجام می شود. این مرحله اکثرا توسط آزمایش های پزشکی در مورد سلامتی و رشد عمومی جسمانی صورت می گیرد و به منظور شناسایی هرگونه اختلال بدنی از لحاظ علمی یا امراض احتمالی است.
مرحله دوم استعدادیابی:
در بیشتر موارد در سنین 9 تا 15 سالگی برای دختران و 9 تا 17 سالگی برای پسران صورت می گیرد و بهترین مرحله انتخاب است . این مرحله برای نوجوانانی کاربرد دارد که تجربه تمرینات منسجم را داشته باشند. فنون مورد استفاده شده در مرحله دوم ، باید نحوه عمل پارامترهای بیومتریکی و عملکردی را مورد ارزیابی و سنجش قرار بدهد. در این مرحله استعدادیابی، روانشناسان ورزشی نقش مهمی ایفا» می کنند.
مرحله نهایی استعدادیابی:
در مورد بازیکنان تیم ملی استفاده می شود. از جمله عواملی که باید مورد ارزیابی قرار گیرد، سلامتی ورزشکار، سازگاری فیزیولوژیکی او نسبت به تمرین و مسابقه، توانایی او در مقابله با فشار و مهم تر از همه، قابلیت ورزشکار برای پیشرفت در آینده است.
شناسایی استعداد
چگونه یک مربی می تواند پیشبینی کند آیا یک کودک بازیکن حرفهای میشود؟ چگونه بعضی از مربیها با یک نگاه تشخیص می دهند که یک بازیکن آینده دارد؟
عوامل زیادی برای بروز استعداد یک بازیکن وجود دارد که می توان به انگیزه ، مهارت مربی ، فرصت بازی ، زمان سپریشده برای تمرین ، تابآوری روانی ، ژنتیک و حمایت خانواده اشاره کرد. علاوه بر این موارد ، موارد دیگری نیز وجود دارند که تأثیر آنها زیاد ملموس نیست.. بهعنوانمثال ، شاید یکی از ویژگیهای اولین باشگاه آن بازیکن مهم باشد ، اما فراموششده و هرگز موردتوجه قرار نگیرد.

در زندگی هر کودک برخی از عوامل قابلکنترل و قابل پیشبینی هستند اما برخی از آنها هم کاملا غیرقابلکنترل و غیرقابلپیشبینی هستند. یک مصدومیت ناگوار یک عامل غیرقابلپیشبینی است یا ملاقات زودهنگام با یک مربی سرشناس یک شانس است و میتواند پیشرفت کودک را بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر قرار دهد.
حتی یک سؤال ساده در مورد اینکه آیا تغییر در یک عامل , تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت ، همیشه قطعی نیست زیرا به شرایط پیچیده زمینهای بستگی دارد. حمایت بیشتر خانواده ممکن است امکان استفاده از فرصتها را فراهم کند. برعکس ، این میتواند همهچیز را بدون زحمت انجام دهد یا فشار بیشازحد ایجاد کند و باعث کاهش انگیزه شود.
عوامل موثر در رشد یک استعداد
قبلا عنوان کردیم که عوامل زیادی در رشد یک بازیکن تاثیر دارند که تعدادی از آنها شناخته شده و قابل پیشبینی هستند و تعدادی هم غیر قابل پیشبینی هستند اما می توان 3 عامل مهم را در رشد یک استعداد دخیل دانست که در ادامه در مورد آنها صحبت می کنیم
ژنتیک
عوامل ژنتیکی افراد با هممتفالوت هستند و بسیاری از این عوامل از نسلیبه نسل دیگر منتقل می شود. گاهی این عوامل ژتیکی باعث ایجاد یک بلوغ زودرس در کودک میشود. در نتیجه این بلوغ زودرس برتری هایی را در بین همسن های او ایجاد میکند که باعث می شودفرصتهای خوبی را در اختیار کودک قرار می دهد. علاوه بر این یک سری ویژگی ها فردی هم می توانند به صورت ژنتیکی منتقل شوند که باعث برتری کودک می شوند مثل سرعت چالاکی هوش استخوان بندی درشت و….. این عوامل ژنتیکی تاثیر زیادی در موفقیت یک کودک و تبدیل شدن به یک استعداد میشود
عوامل محیطی
تعیین مقدار تأثیر تغییر هرگونه از عوامل کحیطی پیچیده است. گاهی هیچ تأثیری ندارد و پیامدهای بزرگی نخواهد د اشت اما گاهی تفاوتهایزیادی را ایجاد می کنند. زیرا هر یک از عوامل با عوامل دیگر در تعامل است و میتواند اثرات متفاوتی را ایجاد کند. مانند یک سنگریزه کوچک که در حوضچه پرتاب میشود و امواج آب را گسترش میدهد.
تصور کنید کودکی با توانایی متوسط داستان شخصی را میشنود که دقیقاً مانند آنها بود و بعدها تبدیل به یک فوق ستاره شد. این انگیزه آنها را برای تمرین بسیار سخت تقویت میکند با این اعتقاد که میتوانند به یکی از بهترینها تبدیل شوند ضعف متوسط بودن خود را از بین می برد و تبدیل به یک ورزشکار نخبه می شود. همچنین کار در کنار یک مربی باکیفیت بالا و یک مجموعه عالیبا امکانات خوب هم می تواند یک عامل محیطی برای پیشرفت سریع بازیکن باشد.
در اینجا می خواهم در مورد یک پدیده برایشما صحبت کنم پدیده ای به نام اثر پروانه ای. این پدیده در مورد تعامل و ارتباط عوامل مختلف با هم است. چنان که یک حرکت بال یک پروانه در یک منطقه می تواند در منطقه دیگری ایجاد طوفان بکند عوامل محیطی هم بر روی کودکان و امر استعدادیابی می تواند یک اثر پروانه ای داشته باشد و یک تغییر کوچک در یک عامل محیطی تغییرات زیادی را در آینده و شرایط فعالیت فرد داشته باشد. مورد مهم دیگر که در استعدادیابی باید در نظز گرفت این است که اگر کودکی در سنین پایین استعداد زیادی از خود نشان داد به هیچ عنوان نشان دهنده آن نیست که او حتما در آینده تبدیل به یک ستاره بزرگ خواهد شد
آبوهوا مثال خوبی برای توسعه استعدادها فراهم میکند. آب و هوا یک سیستم پیچیدهای است که عوامل مرتبط زیادی در آن نقش دارند. این امر پیشبینی چگونگی تکامل آنها را در دراز مدت عملاً غیرممکن میکند.
هواشناسان شرایط جوی فعلی را مشاهده میکنند تا با دقت پیشبینی کنند که فردا چه وضعیتی خواهد داشت هر چه فراتر برویم مثلاً هفته آینده دقت این پیشبینی کمتر میشود ، اما هنوز قابلیت اطمینان وجود دارد. بااینحال ، مشاهدات فعلی هیچ ارزش پیشبینی کنندهای در مورد اینکه آیا در یک ماه بعد یک روز آفتابی یا مرطوب خواهد بود، ندارند.
این با رشد استعداد قابلمقایسه است. با داشتن یک کودک 10 ساله، توانایی امروز آنها بهطور معقول نشان میدهد که آنها در 11 سالگی چقدر خوب خواهند بود و تصور دقیقی در مورد اینکه چگونه میتوانند در 13 سالگی داشته باشند. اما ، با مشاهده استعداد امروز آنها ، تقریباً هیچ بینشی درباره اینکه در 23 سالگی کجا خواهند بود ارائه نمیشود.
هرگونه استثنا در استعدادیابی؟
احتمالا این را قبول دارید که در مورد اکثر کودکان موفقیت آنها در آینده غیر ممکن است، اما مطمئناً برای استعدادهای خاص ، مانند مسی در فوتبال یا مایکل جردن در بسکتبال ، موفقیت آینده آنها آشکارتر است. با مشاهده نکات برجسته مسی در یوتیوب در سنین بسیار پایین ، او بهوضوح مهارت فوقالعادهای از خود نشان میداد. به نظر میرسد موفقیت بعدی او اجتنابناپذیر بود.
اما بسیاری از فیلمهای مربوط به “مسی” جوان دیگر در زمان خود دیده نشده بودند و جوردن در 17 سالگی ، تنها چند سال قبل از اینکه بهعنوان نفر سوم در پیشنویس NBA انتخاب شود ، در بین 20 دانشآموز برتر دبیرستان کارولینای شمالی قرار نگرفت.
اشتباهی که همه ما مرتکب میشویم و معتقدیم میتوانیم آینده مسی یا جردن را پیشبینی کنیم این است که ما فقط فوق ستارهای را میبینیم که انتظارات را برآورده کرد. ما از بسیاری از اعجوبههای جوان که شکست خوردند بیخبریم یا آنها را فراموش کردهایم.
عدم درک به همینجا ختم نمیشود و بسیار عمیقتر میشود. ما نهتنها از آینده بلکه از گذشته نیز مطمئن نیستیم. با بررسی سابقه تکتک ورزشکاران نخبه ، دلیل موفقیت آنها قابلدرک است.
مسی منحصربهفرد شد زیرا اختلال رشد او را مجبور به جبران خسارت بامهارت های استثنایی کرد و سپس بعداً با مداخله پزشکی شرایط جسمی اش بهتر شد و با تجربههای اولیه فوتسال بود که پایه و اساس استعداد او را ایجاد کرد.
این میتواند همه این موارد یا فقط بخشی از آنها باشد. سایر عوامل ناشناخته میتواند کلیدی باشد مانند شرایط اولین مدرسهای که یک کودک در آن شرکت می کند. متناوباً ، او میتوانست بدون توجه به همه این موارد به یک بازیکن واحد تبدیل شود.

سطوح نبوغی که مسی و جردن به آن دست یافتند احتمالاً مستلزم تحقق کامل تمام عوامل مرتبط است ، حتی آن عواملی که در آن زمان منفی به نظر میرسیدند.
از همان ابتدای زندگی مسی و جردن ، وضعیت سوپراستار آینده آنها به خاطر چرخاندن یک سکه درخطر بود. آنها 50 درصد شانس زن بودن داشتند و حقیقت غمانگیز این است که یک ورزشکار زن ، در آن زمان ، نمیتوانست از فرصتها یا تأثیراتی که آنها داشتند برخوردار باشد. با برجسته کردن اثرات منفی بالقوه ، آیا ما کوبی برایانت یا لبرون جیمز را بدون جوردن که آنها از او بهعنوان الهامبخش خود ذکر میکردند ، داشتیم ؟
اگر پیشبینی دو نوجوان که در تاریخ ورزشهای خود بزرگترین بودهاند روشن نیست ، تصور کنید که ما چقدر ایده کمی برای دیگران داریم.
سومین عامل ناشناخته
تاکنون ، من فقط به عوامل ژنتیکی یا محیطی پرداختهام ، همانطور که اغلب در بحثهای طبیعت و پرورش مطرح میشود ، اما ممکن است برخی از عوامل ناشناخته دیگر نیز وجود داشته باشد.
محققان یکگونه منحصربهفرد خرچنگ شبیهسازیشده را که در شرایط کاملاً کنترلشده یکسان قرار داشت ، موردمطالعه قراردادند . علیرغم کنترل ژنتیک و محیط ، آنها تفاوتهای بزرگی در اندازه ، رفتار و طول عمر خود نشان دادند. دلیل این امر بهصورت یک راز باقیمانده است اما یک احتمال این است که به دلیل برخی عناصر تصادفی باشد.
در مورد این عوامل یک سیاستمدار سابق آمریکایی میگوید :
” شناختهشده ها وجود دارند ؛ چیزهایی وجود دارد که ما میدانیم آنها را میدانیم و میشناسیم. ما همچنین میدانیم که ناشناختههای شناختهشدهای وجود دارد. به این معنی که ما میدانیم برخی چیزها وجود دارد که ما نمیدانیم. اما ناشناختههای ناشناختهای نیز وجود دارد – مواردی که ما آنها را نمیدانیم و آنها را نمیشناسیم . “
پیچیدگی عملکرد انسان حتی در بزرگسالان کاملاً بالغ مشهود است. بسیاری از نقل و انتقالات بازیکنان در سطوح بالاتر یا بیشتر از آن حتی باوجود سابقهای اثباتشده درزمینهٔ ای مشابه ، انتظارات را برآورده میکنند. پیشبینی عملکرد آینده ، بهویژه هنگامیکه ما در حال صحبت کردن در مورد سالهای آینده هستیم و کودکی که هنوز ازنظر جسمی و روانی بالغ نشده است ، در بهترین حالت بسیار چالشبرانگیز است ، اگرنه غیرممکن است.
این تحقیق با بررسیهایی که نشان میدهد رابطه بین استعداد در جوانی و استعداد در بزرگسالی بسیار ضعیف است ، از این دیدگاه نامشخص در مورد توسعه استعداد حمایت میکند. ما نباید تعجب کنیم اگر بااستعدادترین و کم استعدادترین بازیکنان یک تیم در سن 10 سالگی بتوانند چندین سال بعد جای خود را عوض کنند.
تنها تحقیقات مرتبط ما در سطح کل است ، که نشان میدهد جنبههای خاصی با تبدیلشدن به یک ورزشکار نخبه مانند خواهر و برادر کوچکتر یا تجربه شکست ارتباط دارد . اما این اطلاعات بیفایده برای یک فرد خاص است. این همان چیزی است که از همه بازیکنان جوان میدانیم که تقریباً چند نفر حرفهای خواهند بود ، اما این به ما کمک نمیکند که کدام بازیکنان حرفهای را انتخاب کنیم.
توسعه استعداد در سایهها
بهطور خلاصه ، ما درک روشنی از همه عواملی که بر رشد استعداد تأثیر میگذارند ، مثبت یا منفی ، چگونگی تحقق این عوامل و اندازه اثر ، نداریم. این نکته را اضافه کنید که در یادگیری از موارد تاریخی کمک چندانی نمیکند و بهطور بالقوه تصادفی در این روند وجود دارد.
این امر به این نتیجه میرسد که درک بسیار کمی وجود دارد و عدم قطعیت زیادی در مورد آنچه استعداد برای ادعا تحت تأثیر قرار میگیرد وجود دارد ، حداقل با هر اعتباری ، میتوان پیشبینی کرد که چه کسی برای رسیدن به سطح بالا ادامه خواهد داد.
پذیرفتن اینکه ما کنترل بسیار کمی در شکلگیری سرنوشت خودداریم تا نقلقولهای انگیزشی در مورد اعتقاد و تلاش ، ما را مجبور به باور کند ، و ناتوانی در پیشبینی آنچه اتفاق میافتد ، احساس نارضایتی و درماندگی را بر جای میگذارد. اما علیرغم تمام آنچه من تابهحال نوشتهام ، هنوز راهی برای پیشبینی آینده افراد وجود دارد.

تعداد بازیکنانی که میتوانند به سطح بالا برسند محدود است زیرا در مورد رسیدن به یک استاندارد خاص نیست بلکه بهترین بازیکنان موجود است. بهعنوانمثال ، 1.5 میلیون بازیکن جوان انگلیسی در مسابقات سازمانیافته شرکت میکنند. در لیگ برتر تقریباً 180 بازیکن انگلیسی حضور دارند.
هر ورزش نسبتهای متفاوتی خواهد داشت و تعداد شرکتکنندگان جوان معمولاً با تعداد فرصتهای شغلی حرفهای مرتبط است. نکته اساسی این است که فقط چند نفر منتخب میتوانند به آن برسند. بنابراین ، بدون نیاز به دانستن چیزی در مورد کودک ، میتوان دقیقترین پیشبینی ممکن را انجام داد.
بدون در نظر گرفتن استعداد فعلی و چشماندازهای احتمالی کودک ، احتمال رسیدن آنها به سطح بالایی بسیار اندک است.
مزایای ورزش
اما نباید از این امر بسیار دلسرد شد زیرا ورزش مزایای تضمینشده زیادی را ارائه میدهد که از چشماندازهای بسیار کوچک یک حرفه بازی مهمتر است. فقط نیاز است آنچه ارائهشده نشاندهنده این عدم تعادل است.
من میترسم دوران کودکی ، در برخی موارد ، حرفهای شده و بهطور دقیق توسط بزرگسالان برنامهریزی شود. فرصتها برای آزمایش و کشف علایق مختلف با فعالیتهای ساختاریافته و با تمرکز بر حداکثر کردن فرصتهای شغلی آینده جابجا میشوند. پتانسیل خلاقیت و لذت بردن از پیروی از مسیر تعیینشده برای موفقیت در معرض خطر است.
گاهی اوقات نحوه ارائه فوتسال به کودکانی که فوتبال بازی میکنند منعکس میشود. آنها تصور میکنند وظیفه اجباری دیگری است که باید انجام شود و نه فعالیتی برای لذت بردن. این روش به نظر من اشتباه است. بسیار بهتر و مؤثرتر این است که آنها را در مورد این ورزش فوقالعاده هیجانزده کنید بدون اینکه از مزایای آن برای پیشرفت فوتبال یاد کنید. که طبیعتاً بدون در نظر گرفتن آن اتفاق میافتد.
جذابیت یک روش حرفهای این است که لذت بازی در دوران کودکی را تا بزرگسالی گسترش دهد ، که درهرصورت ، هرگز بهاندازه کامل آن را به دست نخواهد آورد. من از کودکی با دوستانم بازی را شروع کردم و بعداً بهاندازه کافی خوششانس بودم که بهصورت حرفهای و برای کشورم بازی کنم. حرفه ارشد من بسیار عالی و سرگرمکننده بوده است ، اما ، اگر بتوانم تنها یکی از این تجربیات را انتخاب کنم ، در یکچشم بر هم زدن انتخاب میکنم.
درحالیکه داشتن حرفهای در قله برای هر کودکی چالشبرانگیز و نامشخص است ، دستیابی به انگیزه و ثروت مادی مستمر در بازی بهعنوان بازیکنان ، مربیان ، داوران و سایر نقشها بسیار دستیافتنیتر است. این موفقیت بجای اینکه مختص افراد معدودی باشد ، در اختیار اکثریت قرار میگیرد مگر اینکه این اساس آنچه ما برای کودکان فراهم میکنیم ، باشد.